غفلت از انتظار اصلی
11 اردیبهشت 1400 توسط زهره اسمعیلی
غفلت از انتظار اصلی
وقتی که شبی را مهمانی دعوت کنیم اینقد خانه را آراسته میکنیم و تا هرچه میتوانیم همه چیز را مرتب میکنیم و به سراغ خود میرویم تا خود را آراسته کنیم و به انتظار مینشینیم تا که زنگ در، به صدا در بیاید به راستی که چقدر ما از یار اصلی خود غافلیم آقا و سرور ما پشت پرده غائب است و منتظر یک اشاره خوب بودن ما و آمدن او، می گوییم در دل ما جا دارد ولی ای کاش همانند همان مهمانی را که، شب دعوت میکنیم او را همیشه ناظر و دعوت بر دل خود بدانیم و آنقدر خود و اعمالمان را آراسته کنیم و به انتظارش بنشینیم و برای فرجش دعا کنیم تا که بیاید ولی افسوس که ما در غفلتیم
به قلم خودم